الف مانند آغوش و ب مانند بوسه
دو قلب پر هیاهو از تپش سازند بوسه
***
نبودی ،حال تا جبران کنی اندوه هجرت
همه ذرات روحم از تو می خواهند بوسه
***
دهانم بسته، خاموشم ، بخوان از اشک هایم
که لب های من امشب سخت بی تابند ،بوسه!
***
هزاران شکوه ی ناگفته دارم از فراقت
تمامش را خلاصه می کنم در چند بوسه
***
نگاهم در نگاهت ، دست هایم باز ، آغوش
چرا قفل است پاهایم؟ قدم ، یک بند بوسه
***
همه جان تو لبریزست از گل بوسه هایم
صدایی داد می دارد که:"سهمت چند بوسه؟"
***
نخواهم داد پاسخ، این سوالی بی جواب است
و فرصت های دیدار تو کمیابند ، بوسه!
دزدی بوسه عجب دزدی پر منفعتی است
که اگر باز ستاند دو چندان گردد